نذری
سلام دختر خوشگل ونازم
پارسال تاسوعاي حسيني تنها بودم و چون بابايي يه نذري داره که همه ساله شهرستان ادا مي شه و صبح زود رفت که تا شب برگرده... منم يه جورايي نگران بودم که اگه اتفاقي بيفته از کي کمک بگيرم و توي دلم به امام حسين متوسل شدم و نذر کردم اين شد که فردا قربوني داريم و بايد بريم شهرستان. اميدوارم که اين سفر اذيت نشي و بتونيم از مراسمها استفاده کنيم.. عزيزم سر بند علي اصغر گرفتم واسه ت ولي نه به کلاه عادت داري نه به تل و گيره سر... حالا اين دفعه کوتاه بياو استفاده کن
چي مي سه ماماني
چی می سه
نازنین فاطمه در هشت ماهگی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی