روزهاي بعد از سفر

سلام  نازننننننننننننييييييييييين

دختر خوشگل ما توي مسافرت دختر خوبي بود  و  به غير از اينکه همش در حال خودسري بود چندان اذيت نکرد و خوشبختانه مريض نشد ... به مامان سپرده بودم با دعاهاش مارو بيمه کنه  . هميشه مديون دعاهاي مامانم هستم...

اما يه هفته بعد مسافرت بود که يه روز نازنين شروع کرد به بي قراري کردن يعني دقيقا از ظهر دوشنبه 09/04/1393 و شير نخورد.

مرتب ناله مي کرد برديم دکتر و تشخيص سرماخوردگي داد و از اون طرف دندونهاي آسياي پايين متورم شدوه بود طفلي دخترم  مي خواستم شير (شير مادر) بدم فرار مي کرد  و مرتب ناله مي کرد هم سرماخوردگي هم درد دندون و هم محروميت از شير مادر

تب داشت و تا  بنج شنبه تب مي کرد و با استامينوفن و شياف و پاشويه کنترل مي کرديم خيلي سخت بود تا به حال اينطوري مريض نشده بود و منم مرخصي بودم

يه روز چهار شنبه هم که مجبور شدم چند ساعتي برم از باباش خواهشو تمنا کردم که بمونه خونه اونم چند ساعتي  مونده بود...

خدا به همه ني ني هاي مريض سلامتي بده و پروسه دندون درآوردنم راحت تر کنه

خيلي اذيت ميشن خدايي .... الان دختر خوشگلم بهتره و لي ديگه همون شد که از شير گرفته شد توسط خودش

 اين دختر  نازناز خودش توي سي و هفت هفتگي  تصميم گرفت به دنيا بياد و  بعد  تصميم گرفت شير خشک نخوره و بعد تصميم گرفت در 18 ماهگي از شير گرفته بشه

مامانش توي تصميم گيري مستقله ولي نه تا اين حد

.... در کنار اين احوال دختر خوشگل مامان مهد رفتن رو داره تجربه مي کنه و الان براي چند ساعتي رفته  مهد تا  عادت کنه

خدايا کمکمون کن  تا در کنار کار بيرون مادرهاي خوبي باشيم....