نازنين فاطمه و پارکهاي شهر
سلاااااااااااااام خوشگل خانم
ماماني چند وقت بود که حسابي گرفتار بود شرمنده يه بارم که آپ کردم ولي لحظه آخر خطا داد ....
از وقتي که هواي نسبتا خوب شده يعني از اواخر فروردين نازنينم پارکهاي مختلف شهرو ميره و دوستهاي جديد پيدا ميکنه...
همش تجربه هاي اول خانمي هستش چون پارسال که خيلي کوچيک بود نبرديمش... واي عزيزم دلم تنگ شد براي اون روزها
ماشالله روابط عمومي خوبي داره و غريبي نميکنه و به اصطلاح دوستم بچه مستقليه خودش همبازي پيدا ميکنه و مشغول مي شه
يه مطلب ديگه که وقتي من و بابايي با هم ميرسيم خونه اول ميره بغل باباش
ديگه اينکه ياد گرفته بوس کنه و بابايي عاشق اين بوسه هاست
خدا همه ني ني ها رو براي مامان باباهاشون حفظ کنه آمين
حالا عکسهاي خانمي
نازنين فاطمه و دوستش النا
خانمي و باغ وحش
مهمونهاي عزيزمون که من عاشق اين دختر شدم يه دختر سبزه با موهاي فرفرفري
خانمي و دختر دايي مهربونش ... وقتي نازنين باهاشه نگرانش نيستم چون خيلي مواظبشه دختر عاقليه عزيززززززززززززم
اين بلوز و دامنو وقتي که هنوز راه نمي رفت خريده بودم همش منتظر اين بودم که راه بره و اينها رو بپوشه وااااي که چقدر شيرينه اين دختر
چقدر خوشحاله که اونجا جاشده حتي توي پياله هم ميخواد خودشو جا کنه